تکنولوژیهای ارتباطی جدید چگونه میتواند ابراز خشم اخلاقی و نتایج اجتماعی آن را دگرگون کند؟
نمیشود در برابر بعضی رفتارها سکوت کرد. انسانیت ما نمیپذیرد که از اتفاقی ناگوار و غیراخلاقی باخبر شویم، اما خشمگین نشویم. به این خشمِ برآمده از مشاهدۀ بدرفتاریها خشم اخلاقی میگویند، خصیصهای که همیشۀ تاریخ در جوامع انسانی وجود داشته است، اما ظهور شبکههای اجتماعی ماهیت و ابعاد این خشم را از بنیاد دگرگون کرده است. مالی کراکت، در این مقاله، جوانب گوناگون این تغییر را با تکیه بر تحقیقات جدید تشریح میکند.
خشم اخلاقی حداقل به اندازۀ خود تمدن قدمت دارد، اما تمدن در مواجهه با تکنولوژیهای نوین دارد بهسرعت دگرگون میشود. ازآنجاکه رسانههای دیجیتال دارند به زندگی اجتماعی ما نفوذ میکنند، حیاتی است که دریابیم این تکنولوژیها چگونه میتوانند ابراز خشم اخلاقی و نتایج اجتماعی آن را دگرگون سازند.
نقض هنجارهای اخلاقی باعث میشود مردم خشم اخلاقی را تجربه کنند و آن را از طریق شایعهپراکنی، رسواسازی و مجازات ابراز کنند. رسانههای دیجیتال میتوانند تجربۀ شخصی از خشم را بهشیوههای مختلفی دگرگون کنند. با افزایش فراوانی و شدت محرکهای برانگیزاننده، یک نتیجۀ بلندمدتِ رسانههای دیجیتال ممکن است «فرسودگی خشم» باشد: قرارگرفتن مدام در معرض اخبار تکاندهنده میتواند شدت کلی تجارب خشمگینکننده را کاهش دهد، یا موجب شود تا مردم خشم را بهنحوی گزینشیتر تجربه کنند تا نیازهای عاطفی و توجهی را کاهش دهند. از دیگر سو، مطالعات نشان داده است که ابراز خشم باعث ایجاد خشم بیشتر میشود. اگر رسانههای دیجیتال ابراز خشم را راحتتر میکنند، ممکن است همین تجربههای بعدیِ خشم را تشدید کند. پژوهشهای بیشتر برای روشنساختن این احتمالات ضروری است.
مردم خشم را بهشیوههای مختلفی ابراز میکنند که از نظر نتایج و محدودیتهایشان با هم تفاوت دارند. طراحی پلتفرمهای رسانههای دیجیتال ممکن است ابراز خشم از روی عادت را تشویق کند. در حالت آفلاین، محرکهای برانگیزانندۀ خشم و انتخاب نحوۀ واکنش از سوی مردم معمولاً تابع ویژگیهای خاص موقعیت مربوطه است، اما اپلیکیشن رسانههای اجتماعی محرکهای برانگیزاننده و پاسخهای در دسترس را به یک ساختار «محرک-پاسخ-نتیجه» با طراحی شکیل ارتقا میدهد که در سراسر موقعیتها یکسان عمل میکند. هنگامیکه ابراز خشم در حالت آنلاین صورت میگیرد، بسیار راحتتر در دسترس است، کوشش کمتری میطلبد، و طبق برنامۀ زمانیای تقویت میشود که احتمال ابراز خشم در آینده را، بهشیوههایی که میتواند احساس خشم را از تجلی رفتاریاش جدا کند، بیشینه میسازد.
رسانههای دیجیتال منافع اجتماعی بالقوۀ خشم اخلاقی را به چند شیوه محدود میکنند. نخست، افتراق ایدئولوژیک آنلاین از این امر جلوگیری میکند که افرادِ قربانیِ خشمْ پیامهایی دریافت کنند که بتواند آنها -و دیگر همفکرانشان- را به تغییر رفتارشان ترغیب نماید. در مورد مسائلی با بار سیاسی، نارضایتی اخلاقی در داخل اتاقهای پژواک کمانه میکند اما فقط گهگاه از آنها میگریزد. دوم، رسانههای دیجیتال، با پایینآوردن آستانۀ ابراز خشم، میتوانند توانایی خشم در تمایزگذاری بین امورِ واقعاً شریرانه از امور صرفاً ناخوشایند را کاهش دهند. سوم، ابراز خشم آنلاین ممکن است به مشارکت کممعناتر در آرمانهای اجتماعی، برای مثال از طریق کار داوطلبانه یا کمک مالی، منجر شود. مردم با احتمال کمتری پول صرف مجازات بیعدالتی میکنند، هنگامیکه درعوض از فرصت ابراز خشم از طریق پیامهای نوشتاری برخوردار هستند
سرانجام، خطری واقعی وجود دارد و آن اینکه خشم اخلاقی در عصر دیجیتال شکافهای اجتماعی را عمیقتر خواهد کرد. مطالعهای تازه نشان میدهد که رغبت به مجازات دیگران موجب میشود آنها کمتر «انسان» به نظر برسند. بنابراین، اگر رسانههای دیجیتال خشم اخلاقی را تشدید میکنند، این کار میتواند با انسانیتزدایی بیشتر از افراد قربانیِ خشم منجر به افزایش چنددستگی اجتماعی شود.
مطالعات آتی باید در این باره پژوهش کنند که پلتفرمهای رسانههای دیجیتال تا چه حد احساسات اخلاقی را تشدید میکنند، شکلگیری عادت را ترویج میکنند، گفتارهای اجتماعی ثمربخش را سرکوب میکنند، و ماهیت خود خشم اخلاقی را تغییر میدهند. مجموعههای گستردهای از دادهها وجود دارند که مستقیماً به این پرسشها مربوط میشوند، اما تمام این دادهها بهطور عمومی در دسترس نیست. از این دادهها میتوان و باید برای فهم این موضوع استفاده کرد که چگونه فناوریهای جدید میتوانند احساسات اجتماعی کهن را از نیرویی در خدمت خیر جمعی به ابزاری برای خودنابودگری جمعی دگرگون سازند.
به نقل از سایت ترجمان علوم انسانی
برای دستیابی به لینک مطلب اینجا را کلیک کنید