مطالعات نشان می‌دهد با به تأخیر انداختن قضاوت و داوری روابط بین فردی و اجتماعی ما بهبود قابل‌توجهی پیدا می‌کند، از اضطراب و ترس‌ ما کاسته می‌شود، اعتمادبه‌نفسمان تقویت‌شده و شادی و حال خوب بیشتری را در طی روز تجربه می‌کنیم.

همه ما گاهی – یا شاید اغلب اوقات- دیگران را قضاوت می‌کنیم. قضاوت کردن مکانیسم دفاعی پیچیده‌ای در ذهن ماست و اغلب اوقات ناخودآگاه رخ می‌دهد. درواقع مهم‌ترین محتوای ذهنی ما در مکالمات درونی مربوط به قضاوت و داوری کردن رفتارها و کنش‌های خود و دیگران است. بسیاری از ما آن‌قدر به این عمل ذهن عادت کرده‌ایم که برایمان طبیعی به نظر می‌رسد بااین‌حال بسیاری از مواقع رفتار کردن بر اساس قضاوت ذهنی ما را با مشکل و حتی دردسر مواجه می‌کند.

قضاوت کردن معمولاً منجر به تصمیم می‌شود و تصمیم اعمال و رفتار ما را شکل می‌دهند. ازآنجاکه هر فرد تنها از منظر خود وقایع، اتفاقات و رفتارها را می‌بیند و بر اساس داده‌های محدود و پیشینی خود آن‌ها را می‌سنجد و داوری می‌کند دیر یا زود با مشکل مواجه می‌شود. اغلب سوءتفاهم‌ها، درگیری و اختلافات در خانواده و بین دوستان و همکاران و تنش‌های روزانه ما در محیط‌های عمومی ناشی از همین قضاوت کردن و داوری ما بر اساس داده‌های پیشینی (پیش‌داوری) است. مطالعات نشان می‌دهد با به تأخیر انداختن قضاوت و داوری، روابط بین فردی و اجتماعی ما بهبود قابل‌توجهی پیدا می‌کند، از اضطراب و ترس‌ ما کاسته می‌شود، اعتمادبه‌نفسمان تقویت‌شده و شادی و حال خوب بیشتری را در طی روز تجربه می‌کنیم

روانشناسان معتقدند که قضاوت حاصل تمایل طبیعی ما برای قالب‌بندی جهان به‌منظور معنا دادن به آن است. این قالب‌ها مبتنی بر واقعیت نیستند بلکه بر اساس تجارب قبلی محدود ما که آن را درست و قطعی تلقی می‌کنیم، شکل می‌گیرد.به‌عبارت‌دیگر در ذهن ما مکالمه‌ای بی‌وقفه در جریان است که طی آن واقعیت دیداری و شنیداری‌مان را با دسته‌بندی و برچسب زدن معنا می‌بخشد تا ابهام را به‌وضوح تبدیل کند. ذهن آدمی به‌طور عام از ابهام گریزان است و تلاش دارد تا هر ابهام و نادانسته‌ای را به داده و وضوح تبدیل کند.

یکی از راه‌های دم‌دستی ذهن برای این کار سنجش و داوری بر اساس داده‌های قبلی و موجود است. همچنان که انسان بدوی برای رفع ابهام رعدوبرق آن را خشم خدایان معنا می‌کرد انسان امروزی نیز هر رفتار و سخنی را هم‌راستا با آنچه در ذهن دارد تطبیق داده و می‌سنجد. بدین ترتیب است که ما از انواع برچسب‌ها برای توصیف رفتار و اعمال خود و دیگران استفاده می‌کنیم. برچسب‌هایی چون خوب، بد، زشت، زیبا، خسیس، حراف، آب‌زیرکاه، حریص، عالی، باشکوه و غیره.

بااین‌حال این تمایل طبیعی آدمی برای معنادار ساختن جهان، امروزه منشأ بسیاری از آسیب‌های اجتماعی، گسست روابط، عصبیت و دردسر شده است. چراکه دلایل و انگیزه‌های خودآگاه و ناخودآگاه دیگری ما را به قضاوت کردن دیگران برمی‌انگیزد.

قضاوت در مورد دیگران دلایل مختلفی می‌تواندداشته باشد، ممکن است یک عادت آموخته‌شده باشد بدین ترتیب عمل قضاوت کردن دیگران به عادتی پایدار در شما تبدیل‌شده است.افرادی که در کودکی فقر، بی‌توجهی والدین، سوءاستفاده یا طرد شدن را تجربه کرده‌اند، در بزرگ‌سالی برای فرار از تجربه‌های مشابه با قضاوت درباره دیگران به‌طور ناخودآگاه در اطراف خود سدی برای دورنگه داشتن مردم ایجاد می‌کنند.

 قضاوت درباره دیگران می‌تواند راهی برای پنهان کردن ناتوانی‌های شخصیتی ازجمله اعتمادبه‌نفس پایین باشد. بنابراین ما اغلب در مورد دیگران قضاوت می‌کنیم، زیرا می‌خواهیم ناتوانی‌های خود را پشت قضاوت کردن دیگران پنهان کنیم. بدین ترتیب ما کسی هستیم که مخفیانه به خود آسیب می‌رسانیم.گاهی که از رفتار یا خصوصیاتی در خود ناراحت و نگران هستیم آن را به شخص دیگری نسبت می‌دهیم؛ این می‌تواند تسکینی لحظه‌ای برای ما ایجاد کند، زیرا ما می‌توانیم خود را متقاعد کنیم که چیزی را که بسیار ناپسند می‌دانیم هیچ ارتباطی با ما ندارد.

قضاوت کردن دیگران معمولاً به‌صورت خودکار به ذهنمان خطور می‌کند، پس باید یاد بگیرید که چگونه هرازگاهی آن‌ها را متوقف کنید. سعی کنید نسبت به قضاوت کردن دیگران دقت بیشتری نشان دهید، به‌بیان‌دیگر، زمانی که چنین افکاری به ذهنتان می‌آید، از بررسی کردن آن‌ها خودداری کنید. هنگامی‌که متوجه می‌شوید فکر قضاوت به ذهنتان خطور می‌کند، اولین کار، اعتراف کردن است.زمانی که فکر قضاوت و پیش‌داوری به ذهنتان آمد، باید سعی کنید آن‌ها را به چالش بکشید. شما می‌توانید بافکر کردن در مورد فرض و گمان‌هایی که در مورد افراد دارید، افکارتان را به چالش بکشید.

در مورد رفتارهایی که در افراد دیگر دوست دارید یا حتی عاشق آن هستید، بیشتر فکر کنید، چون به شما کمک می‌کند تا از قضاوت‌های عجولانه پرهیز کنید و به‌جای آن، به تحسین افراد بپردازید. سعی کنید در مورد خصوصیاتی که در افراد دیگر وجود دارد فکر کنید، به‌ویژه آن‌هایی که در زندگی‌تان تحسین می‌کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا از قضاوت در مورد دیگران پرهیز کنید.اگر حس می‌کنید دیگران به شما مدیون هستند، شاید فکر کنید باید آن‌ها را قضاوت کنید و این باعث رنجش شما می‌شود. به‌جای به این فکر کنید که دیگران چه‌کارها و کمک‌هایی برای شما انجام داده‌اند.

سعی کنید نظر و قضاوت خود را بلافاصله بعد از کاری که فرد موردنظر انجام می‌دهد، بیان نکنید. اگر امکان دارد، ابتدا کمی از کار او تعریف کنید و سؤال‌هایی بپرسید و بعدازآن قضاوت و نظر انتقادی خود را مطرح کنید. (از آن مهم‌تر قضاوت خود را زمانی با او در میان بگذارید که ضروری باشد. مثلا قبل از انجام دوباره همان عمل) این کار به شما فرصت می‌دهد که در مورد موضوع و شیوه بیان نظر خود کمی فکر کنید؛ همچنین شانس اینکه نظر و قضاوت شما بازخورد خوبی داشته باشد، بیشتر خواهد شد.

فریدریش نیچه می گوید: “هر بار که به قضاوت دیگران می نشینیم در حال آشکار کردن بخش‌های شفانیافتۀ خویش هستیم”

به نقل از سواد زندگی

برای دستیابی به لینک خبر اینجا را کلیک کنید