در شرایط بحرانی امروز، محیط خانه که در چاردیواری آن حبس شدهایم، بیش از هرجای دیگر شایسته بازاندیشی است. اکنون که انتظار میرود خانههای پرنقص ما دربرگیرنده وجوه مختلف زندگی خردسال و بزرگسال شود، به تجربه درمییابیم که نه ما تحمل خانههایمان را داریم و نه خانههایمان تاب همراهی با ما و مناسبات زندگیمان را دارند. گویی بهستوهآمدن از این حبس خانگی مسائل خانههای امروز را ملموستر کرده و گوشهای جامعه را برای شنیدن درباره کیفیت محیط خانه شنواتر کرده است. ازاینرو مجالی فراهم است تا به خانه، به «مهمترین مکان در زندگیمان»، نگاهی ژرفتر داشته باشیم.در مقابل نگاه کمیگرایانه و حداقلی دهههای اخیر به خانه، خانه بیش از هر چیز ظرفی است برای «زندگی» در همه وجوه و ابعادش، برای همه افراد خانواده در هر سن و با هر سطح توانایی و متناسب با فعالیتها و رفتارهای گوناگون خانواده. خانه یک «دنیای کامل» کوچک برای یک خانواده است که همه لایههای انسانی و رفتاری را به هم آمیخته و به قامت زندگی درمیآید. گذشته از شرایط کنونی که بسیاری از ما را وادار به خانهنشینی کرده، خانه قرارگاه دائمی قشر وسیعی از افراد جامعه است. کودکان، زنان و مادران خانهدار، افراد سالخورده، معلولان یا افرادی که دچار محدودیت حرکتی هستند، عرصه زندگی روزمرهشان به محیط خانه محدود است. از این روست که سلامتی و نیکبود آنها بهطور قابلتوجهی از ویژگیهای محیط خانه تأثیر میپذیرد. به علاوه، دورکاری پدیدهای است در حال گسترش که روزبهروز شمار بیشتری از افراد را به حضور حداکثری در خانه سوق میدهد. بنابراین خانه باید توانایی ارتقای کیفیت زندگی ساکنان را داشته و ضامن حفظ سلامتی جسمی، ذهنی، و روانی آنها باشد. چون هر کمبودی در محیط خانه میتواند اثرات منفی بر سلامتی و نیکبود ساکنان برجا بگذارد. آیا خانههای امروز با نیازهای کودکی که در آن چشم به جهان میگشاید و خانه، همه دنیا و عرصه رشد اوست، کسی که خسته از جنجال بیرون به آن پناه میآورد، فردی که عمده زمان مفید خود را در آن سپری میکند، فرد سالخورده یا معلولی که محیط خانه تنها عرصه روزمره زندگی اوست و رویدادها و مناسبات پیچیده یک خانواده سازگار است؟ دیگر نمیتوان فقر کیفی خانههای امروز را نادیده گرفت. بازاندیشی مفهوم خانه و آگاهی از ویژگیها و کیفیات خانه که میتواند به ارتقای سلامتی، نیکبود جسمی-روانی و رشد ساکنان کمک کند و در مجموع یک خانه سالم را شکل دهد، ضروری است. باید همه ما- از معمار و شهرساز، قانونگذار و مجری قانون، سرمایهگذار و سازنده، تا مردم غیرمتخصص بهعنوان ساکنان این خانهها- به خانه به مثابه «ظرفی برای زندگی» نگاه کنیم؛ نه فرصتی برای بروز خیالپردازیهای ژورنالیستی، یا متاعی برای سرمایهگذاری، یا مجالی برای مُدگرایی و خودنمایی، یا سرپناهی حداقل برای رفع نیازهای اولیه. باید باور داشته باشیم که نگاه حداقلی به خانه یا کاستن از کیفیات خانه تبعات عمیقی بر سلامتی و احوال روحی-روانی ساکنان دارد و در نتیجه سلامتی کل جامعه را تهدید میکند. ازاینرو، در این بازاندیشی همه باید مشارکت کنیم؛ سزاست که معمار و شهرساز درک عمیقتری از خانه سالم و مطلوب پیدا کنند و به راهحلهایی صحیح و بومگرایانه برای نیل به آن بیندیشند، سرمایهگذار و سازنده به خانه و محیط سکونت تغییر نگرش دهند، و قانونگذار و مجری قانون بر راه پراشتباه پیشین اصرار نکرده و تغییرات اساسی در ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی و نحوه اجرای آن اعمال کنند. اما قشری که میتوانند نقش بسزایی در این مسیر ایفا کنند، خود مردماند؛ مردمی که ساکنان این خانهها و تحت تأثیر مستقیم آنها هستند و میتوانند در تعیین کیفیت آنچه به آنها عرضه میشود، نقش فعالی بر عهده بگیرند. تاکنون، صحبت از نگاه درست به خانه و بررسی پیامدهای زیستن در خانههای امروزی بر احوال ساکنان غالبا در میان متخصصان و دستاندرکاران خانهسازی و در کلاسهای درس معماری و شهرسازی مطرح بوده است و نه در میان مردم. بنابراین مردم که در بیخبری نسبت به حقوق خود و اثرات مخرب خانههایشان به سر میبرند یا موضعی منفعل داشتهاند یا عده قلیلی از ایشان با دلسپردن به سلیقهسازیهای نادرست غالب در بازار مسکن، به نابهنجاریها و مسائل خانههای امروز دامن زدهاند. متخصصانی که در عمل به این سخنان پایبند باشند، اندکاند و آن عده کثیری که برای این بازار کیسه دوختهاند، هرگز سود کلان را قربانی کیفیت زندگی مردم و ارتقای سلامتی ایشان نمیکنند. پس در این مسیر افق روشنی وجود ندارد؛ مگر آنکه مردم آگاهانه نقشی فعال ایفا کنند. ضروری است که مردم کیفیتهای فراموششده در محیط خانه را به یاد آورند و نپندارند که کیفیتهای خانه فقط در نوستالژی جای دارد که امروز خواستهای لوکس است و دیگر محققپذیر نیست. مردم باید از حقوقی که بر خانه و محله دارند، آگاهتر شوند تا از انتظارات خود برای خانه باکیفیت کوتاه نیایند، ذوق و فطرت خود را به مُدهای زودگذر نسپارند و به حداقلهایی که بازار سوداگر امروز به آنها تحمیل میکند، رضایت ندهند.
به نقل از روزنامه شرق
برای دستیابی به لینک خبر اینجا را کلیک کنید