برخی برندهای مطرح جهانی مثل مک ‌دونالد یا آئودی در هفته‌های گذشته به تغییر لوگو و ترغیب مردم برای رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی روی آوردند، تورج صابری‌وند، لوگو دیزاینر و عضو انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران نگاه منتقدانه‌ای نسبت به تأثیر گرافیک و ارتباطات تصویری در ایران دارد: «ارتباطات تصویری و گرافیک حتما در شرایط بحرانی کارکرد دارد، اما نه در جامعه ما. در جامعه ما کسی این زبان را نمی‌شناسد، مثل این است که بگوییم آیا زبان فرانسه، زبان خوبی است؟ در حالت کلی پاسخ این است که بله، اما زبان فرانسه در جامعه‌ای که آن را نمی‌فهمد، نمی‌تواند هیچ کارکردی داشته باشد. ما در مورد زبان تصویری کاملا کرولال هستیم، بنابراین این زبان در فرهنگ ما و جوامعی مثل ما که متکی به ارتباطات کلامی هستند، هیچ کارکردی ندارد.»

این روزها که جامعه جهانی شرایطی بحرانی را تجربه می‌کند،  ضرورت افزایش آگاهی مردم، ضرورت توجه به کارکردهای ابزارهای مختلف ارتباطی و فرهنگ‌ساز را می‌طلبد، ، نگاه ریزبینانه‌ای نسبت به اهمیت تصویر و ارتباطات تصویری در جامعه امروز ایران دارد. «ما در مقوله تصویر و اهمیت آن در ایران شاهد نوعی بی‌توجهی بنیادی هستیم و بی‌توجهی در تمام حوزه‌ها اتفاق می‌افتد. سیاست، فرهنگ، اجتماع و تمامی حوزه‌های موجود در جامعه ما به تصویر بی‌توجه است. زشتی معماری، شهرسازی، کتاب‌های درسی، پارک‌ها، لباس‌ها، فرودگاه‌ها، تلویزیون و صداوسیمای ایران یکی از عوارض همین بی‌توجهی است. هر چیزی که ما در این شهر می‌بینیم، با زشتی بنیادی روبه‌رو است.  انگار زشتی بخشی از فرهنگ ما شده است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. زشتی یکی از عوارض بی‌توجهی به تصویر است.»

نبودن هویت تصویری یکپارچه در کشور و شهرهایمان یکی دیگر از عوارض بی‌توجهی به تصویر است، درحالی‌که دوره‌های مختلف تاریخی ایران ویژگی‌های تصویری مشخصی برای خود داشته‌اند: «در دوران قاجار لباس‌ها، نقاشی‌ها همه و همه با هم هماهنگ هستند، رنگ‌هایی را می‌بینیم که در فضای معماری آن زمان هم هست. همین‌طور در دوران صفویه و قبل از آن شاهد چنین چیزی هستیم که در معماری، کتاب‌ها و اساسا هر چیز تصویری که به وجود می‌آمد، هم با وضع زمانه‌اش و هم با بقیه اِلمان‌ها هماهنگی داشت، اما حالا شهرها در خود رنگ مشخصی ندارند و هیچ هویت تصویری هم وجود ندارد. این بی‌هویتی تصویری یکی دیگر از عوارض بی‌توجهی به تصویر است و عوارض دیگر آن در اقتصاد ایران دیده می‌شود. در اقتصاد هیچ برند و محصولی نداریم که به لحاظ تصویری اهمیت و زیبایی، چشمگیری یا اندک ویژگی متفاوت و قابل توجهی داشته باشد. تقریبا خالی از هر گونه ارزش زیباشناسی و فرهنگی هستند.»

«سطحی‌شدن جامعه، شلختگی فکری، و نبود ارزش‌های فرهنگی ازجمله دلایل به وجود آمدن این بی‌توجهی‌هاست. وقتی جامعه‌ای تا این اندازه به تصویر بی‌توجه است، دیگر آن را نمی‌شناسد و به ارتباطات کلامی محدود می‌شود. همه حرف می‌زنند بی‌آن‌که کسی چیزی نشان دهد. تمامی حوزه‌ها به ارتباطات کلامی محدود شده‌اند. پر واضح است که ارتباطات کلامی از ارتباطات تصویری ضعیف‌تر است و ارتباطات تصویری عمیق‌تر، جدی‌تر و باورپذیرتر. ما در فرهنگ خود زیاد این را شنیده‌ایم که شنیدن کی بود مانند دیدن. این شعر توضیح و اثبات جدی‌بودن ارتباط تصویری در برابر ارتباط کلامی است.  در چنین وضعیتی حتی اگر سازمانی قصد داشته باشد در حوزه تصویر کاری کند و با آن چیزی را نشان دهد، ممکن است هم خود دچار ضعف باشد و لکنت بصری داشته باشد و هم کسانی که آن را می‌بینند، نشناسند. مخاطب نوع ارتباط را نمی‌شناسد و آن را خیلی نمی‌فهمد.» او درباره نمونه‌های موفق تأثیر لوگو یا گرافیک در جهان، از آثار بنکسی، هنرمند بریتانیایی مثال می‌زند که تصاویر تکان‌دهنده‌ای خلق کرده است: «تصویر به تنهایی هیچ نیست و باید مرتبط با «قراردادهای اجتماعی» و «تکان‌دهنده» باشد. قرارداد اجتماعی مثل نشان صلیب‌سرخ که در جنگ نباید کسی به آن ‌شلیک کند. نشان صلیب‌سرخ یا هلال‌احمر به معنای امنیت در زیر بمباران است.»

منصور ضابطیان، هنرمند و مجری تلویزیون از زاویه دیگری به ماجرا نگاه می‌کند. او معتقد است که همراهی با جریان‌های جهانی در واکنش به بحران‌ها یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سازمان‌های هوشمند است که خود را در برابر مشکلات جامعه مسئول می‌دانند.او در مورد اثربخشی فعالیت سازمان‌های مردم‌‎نهاد در برابر بحران‌ها می‌گوید: «فعالیت این سازمان‌ها به دلیل وابستگی به مردم از میزان اثربخشی بالا و به تبع آن لزوم آگاهی‌رسانی عمومی برخوردار است. در عین حال اگر سازمان‌های مردم‌نهاد از حسن اعتبار و اعتماد مردم هم برخوردار باشند، پیام آنها در ارتباط با اهداف و دغدغه‌هایشان می‌تواند بسیار ترغیب‌کننده و مهم ارزیابی شود. سازمان‌ها و نهادهای موفق به واسطه عملکرد مطلوب، نگاه همه‌جانبه و توجه به تمام ذی‌ربطان خود همواره نیازمند تغییر و بازآفرینی المان‌های هویت برند خود در راستای تأمین اهداف و دغدغه‌های خود هستند. در بحران اخیر که سلامتی افراد جامعه به صورت گسترده با تهدید و خطر روبه‌رو است، امیدوارم این سازمان‌ها در ایران و همه جهان بتوانند عملکرد ارزنده‌ای از خود در اذهان ثبت‌کنند.»

به نقل ازشهروند

برای دستیابی به لینک خبر اینجا را کلیک کنید.