از میان همه مفاهیم مربوط به «خود»، احساس ارزشمندی یا ارزشمند دانستن خود، مهمترین اعتماد به نفس، عزت نفس، عشق به خود، احترام به خود و دیگر مفاهیم مشابه، همگی بااهمیت هستند؛ اما بنیان همۀ آنها احساس ارزشمندی است.
به بیان ساده، احساس ارزشمندی میزان اهمیتی است که برای خود قائل هستیم: دورنمایی احساسی از خودمان که مشخص میکند در مقایسه با دیگران چه احساسی درباره خودمان داریم و دلیل آن چیست. احساس ارزشمندی بخشی بنیادی از وجود ماست و برداشت ما از خودمان را شکل میدهد. هرآنچه دربارهشان فکر میکنیم، هر احساسی که داریم و حتی چگونگی رفتار ما محصول ارزشی است که خودمان به خودمان میدهیم. احساس ارزشمندی موضوع حساسی است.
بسیاری از آدمها فقط وقتی احساس ارزشمندی میکنند که به موفقیت خاصی میرسند. انسان با دستیابی به اهداف خود در زندگی، خودش را به رسمیت میشناسد. توانمندی، قاطعیت، عملکرد و عزتنفس عناصری هستند.که در ترکیب با یکدیگر مشخص میکنند ما چه نگاهی به خودمان داریم. هرچند دستاوردها و موفقیتها باارزشاند، آیا این اندازه اهمیتدادن به آنها درست است؟ آیا بهتر از دیگران بودن، تنها چیزی است که باعث میشود به خودمان ارزش بدهیم؟ چه چیزی واقعا حس ارزشمندی را به ما القا میکند؟
شاید پذیرش خودمان همانگونه که هستیم، بدون دارایی چشمگیر یا شغل رؤیاییمان، دشوار باشد. این پذیرش برای برخی چنان دردناک است که هر کاری میکنند تا از آن فرار کنند. این احتمال هم وجود دارد که برخی افراد از خودآگاهی بترسند! طبیعی است که انسان از چنین درد و ترسی فرار کند. اما این فرایند برای کشف ارزش خودمان ضروری است و نباید از زیر آن در برویم. در پس پردهٔ هر احساس بهظاهر دردناکی، به رهایی بیپایان میرسیم. نخستین گام در این مسیر، خودآگاهی است. خودآگاهی کلید دستیابی به احساس ارزشمندی است.
همهٔ ما تصویری از کسی را که میخواهیم باشیم، در ذهنمان داریم. گاهی این تصویر با خود واقعی ما یکسان نیست. داشتن اهداف مختلف و جاهطلبی خوب است؛ اما هرگز نباید بگذاریم رؤیاهایمان باعث شوند خود واقعیمان را کتمان کنیم. انکارِ خود دشمن احساس ارزشمندی است. میل به انکار است که خودآگاهی را دشوار میکند. بسیاری افراد نمیخواهند از تصورشان درباره خودشان فاصله بگیرند. آنها نمیخواهند خود واقعیشان را بپذیرند.
ارزشدادن به خود چیز بدی نیست. این کار باعث میشود ضعفهایمان را بپذیریم و بر تواناییهایمان تمرکز کنیم. گاهی ما از خیلی از ویژگیهای مثبت خودمان آگاه نیستیم. خودآگاهی کمک میکند آنها را کشف کنیم. در مسیر ارزشدادن به خود، میتوانیم بهترین دوست خودمان باشیم یا بدترین دشمنمان. با تعویق خودآگاهی، درواقع، رهایی و بهبود را به تأخیر میاندازیم. احساس ارزشمندی وقتی حاصل میشود که بدانیم که هستیم و چه ویژگیهای مثبتی داریم.
حرفه ما نباید در ارزشی که برای خودمان قائلیم، تأثیرگذار باشد. خیلی وقتها افرادی با مهارتها و توانمندیهای بالا، شغل مناسبی پیدا نمیکنند؛ بنابراین مجبور میشوند در جایگاهی پایینتر کار کنند. این وضعیت چیزی از مهارتها و توانمندیهای آنها کم نمیکند. پس چرا باید ارزش فرد بر اساس شغل و حرفهاش تعیین شود؟ ارزش انسان ربطی به دستاوردها، سن، زندگی عاشقانه، نمرهها و رتبهها، سلامتی ، سلیقه(سنتی یا مدرن) و وضعیت مالی ندارد
بهترین مزیت آگاهی از ارزش خودمان، تأثیری است که بر رفتار ما دارد. احساس ارزشمندی بر کارها و انتخابهای آگاهانهٔ ما تأثیر میگذارد. احساس ارزشمندی باعث میشود از آنچه در زندگیمان تأثیر منفی دارد دوری کنیم و پذیرای چیزهایی باشیم که ما را به آدم بهتری تبدیل میکنند.
احساس ارزشمندی همان چیزی است که باعث میشود حتی بدون موفقیت، پول و دارایی باز هم خشنود باشیم. وقتی به سطح سالمی از احساس ارزشمندی برسیم، زندگی معنای بیشتری پیدا میکند!احساس ارزشمندی برآمده از ارزشی است که خودتان به خودتان میدهید. همین که وجود دارید، بهاندازه کافی ارزشمند است!
همه ما چیزی برای عرضه داریم! انسان توانایی شگفتانگیزی دارد و میتواند بسیار بیاموزد. فهرستی از مهارتها و استعدادهایتان تهیه کنید. با شناسایی تواناییهایتان، نقاط ضعف را به عقب میرانید و اجازه میدهید توانمندیهایتان بهچشم بیایند.
باید بدانیم که در مسیر شناسایی ارزشهایمان ممکن است دوستانمان را از دست بدهیم. آدمهایی که خود را ارزشمند نمیدانند، با همنشینی با یکدیگر به خود قوت قلب میدهند. اعتمادبهنفسی که در این مسیر به دست میآورید، تهدیدی برای این افراد است. هیچ اشکالی ندارد. کاری کنید رشد و پیشرفت شما برای آنها الهامبخش باشد. اما برای جدایی از کسانی که از رشد شما حمایت نمیکنند، لحظهای تردید نکنید.
به نقل از وب سایت چطور
برای دستیابی به لینک خبر اینجا را کلیک کنید