بشر اکنون با بحرانی جهانی مواجه شده است و شاید جدیترین بحران نسل ما! تصمیماتی که مردم و دولتها در هفتههای آینده میگیرند، احتمالا قالب کلی جهان را برای سالهای آینده شکل خواهد داد. این تصمیمات نهتنها سیستم بهداشت و درمان، بلکه اقتصاد و سیاست و فرهنگ ما را نیز شکل خواهد داد.
باید سریع و قاطع عمل کنیم و پیامدهای بلندمدت اعمالمان را در نظر بگیریم. هنگامیکه در حال انتخاب میان گزینههای موجود هستیم، باید به چیزی فراتر از پیروزی بر تهدید فعلی بیندیشیم و به این پرسش اساسی پاسخ دهیم: پس از عبور از طوفان، در چگونه جهانی خواهیم زیست؟ بله، این طوفان خواهد گذشت و بشر نجات خواهد یافت و بیشتر ما زنده خواهیم ماند؛ اما از آن بهبعد، در جهانی متفاوت ساکن خواهیم بود.چه اتفاقی میافتد هنگامیکه همه در خانه کار کنند و ارتباطات تنها از راه دور است؟ چه اتفاقی میافتد وقتی تمامی مدارس و دانشگاهها مجازی برگزار شوند؟ در وضعیت عادی، دولتها و کسبوکارها و نظام آموزشی بههیچوجه با اجرای طرحهای آزمایشی اینچنینی موافقت نخواهند کرد؛ اما وضعیت کنونی عادی نیست.
در وضعیت بحرانی فعلی، با دو تصمیم مهم روبهرو هستیم که هرکدام در جایگاهش اهمیت ویژهای دارد: انتخاب میان نظارت مطلقه و توانمندسازی شهروندی ؛ ۲. انتخاب میان انزوای ملی و انسجام جهانی.
در مبارزه علیه همهگیرشدن ویروس کرونا، بسیاری از دولتها ابزارهای نظارتی جدیدی مستقر کردهاند که مهمترین نمونهی آن چین است. حکومت حاکم بر چین با نظارت دقیق گوشیهای هوشمند مردم کاملا به رفتوآمد و تماسهای مردم دسترسی دارد و بهراحتی میتواند آنها را ردیابی کند. اگر هوشیار نباشیم، این همهگیری ممکن است به نقطهی عطفی در تاریخ نظارت تبدیل شود؛ چراکه به بهانهی کنترل شیوع ویروس ، بهکارگیری ابزارهای نظارت جمعی در کشورهایی عادیسازی میشود که تا امروز استفاده از آن را نمیپذیرفتند؛ اما اتفاق مهمتر آن است گذاری دراماتیک از «نظارت روپوستی» بهسوی «نظارت زیرپوستی» را شاهد هستیم.
تکنولوژیهای نظارتی با سرعتی باورنکردنی در حال توسعه هستند بهعنوان آزمایشی فکری، دولتی را تصور کنید که از تمامی شهروندان خواسته است برای آگاهی از دمای بدن و ضربات قلب ۲۴ ساعته بازوبند بیومتریک به بازو ببندند. نتایج بهدستآمده را الگوریتمهای دولتی جمعآوری و تحلیل میکند و از بیمارشدن شما پیش از خودتان آگاه میشود. همچنین، این الگوریتمها خواهند دانست کجا بوده و با چه کسانی دیدار کردهاید. بدینترتیب، زنجیرههای سرایت بهطورمؤثری کوتاه میشود و از میان میرود. چنین نظامی میتواند تنها در چند روز بهشکلی باورنکردنی از همهگیری ویروس جلوگیری کند. همهچیز عالی بهنظر میرسد، اینطور نیست؟
این ماجرا قطعا وجهی منفی نیز دارد که یکی از آنها این است به سیستم نظارتی وحشتناک مشروعیت میبخشد. بهطورمثال، اگر بدانید اخبار را با کلیککردن بر لینک فاکسنیوز دنبال میکنم و بر لینک CNN کلیک نمیکنم، این میتواند دربارهی تفکرات سیاستی یا حتی شخصیتیام به شما اطلاعاتی بدهد؛ اما اگر بتوانید بر تغییرات دمای بدن و فشارخون و ضربان قلبم هنگام تماشای کلیپ ویدئویی نظارت کنید، آنگاه میتوانید بفهمید چه چیزی من را میخنداند یا به گریهام میاندازد یا بهشدت عصبانیام میکند.
خشم، لذت، بیحوصلگی و عشق همگی پدیدههایی زیستی هستند؛ دقیقا مانند تب و سرفه. همان تکنولوژیای که سرفه را تشخیص میدهد، خنده را نیز میتواند تشخیص دهد. اگر شرکتها و دولتها در مقیاس کلان جمعآوری وسیع اطلاعات زیستی ما را شروع کنند، میتوانند ما را بسیار بهتر از خودمان بشناسند و ازاینپس، میتوانند احساساتمان را پیشبینی و حتی دستکاری کنند و هرچه میخواهند، به ما بفروشند، چه بهصورت محصول، چه بهصورت سیاستمدار.
حتی هنگامیکه نرخ شیوع ویروس کرونا به صفر کاهش پیدا کند، بعضی از دولتهای «تشنهی اطلاعات» این ادعا را مطرح خواهند کرد همچنان نیاز است سیستم نظارت بیومتریک بر جای خود باقی بماند. میتوانید خودتان حدس بزنید چه بهانههایی ممکن است دستاویز دولت برای ادامهی نظارت زیر پوستی باشد. در سالهای اخیر، مبارزهی عظیمی بر سر حریم شخصی در حال شکلگیری بوده است. بحران ویروس کرونا میتواند لبهی تیز این شمشیر جنگ باشد؛ چراکه غالب مردم در انتخاب میان حریم شخصی و سلامت، گزینهی سلامت را انتخاب میکنند.
در لحظهی بحران، عقاید بهسرعت تغییر میکند. شیوع ویروس کرونا آزمون بزرگ شهروندی است اگر در انتخاب گزینهی صحیح دچار خطا شویم، ممکن است خودمان را در حال امضای واگذاریهای آزادیهای عزیزمان به دولت بیابیم؛ درحالیکه تصور میکنیم این تنها راه حفاظت از سلامتیمان است.
دومین تصمیم مهمی که با آن روبهرو هستیم، انتخاب میان انزوای ملی و انسجام جهانی است. شیوع کرونا و پیامدهای بحران اقتصادی ناشی از آن مسئلهای جهانی هستند و تنها راه مؤثر برای حل آنها همکاری جهانی است. در اولین و مهمترین گام برای مقابله با ویروس، به اشتراکگذاری جهانی اطلاعات نیاز داریم. حکومتها باید خواستار آن باشند اطلاعاتشان را شفاف با یکدیگر بهاشتراک بگذارند و بهدنبال کسب راهکار از یکدیگر باشند و درعینحال، به دادهها و راهکارهای کسبشده اعتماد کنند. همانگونه که در زمان جنگ کشورها صنایع مهمی را بهشکل ملی میسازند، مبارزهی انسانها علیه ویروس کرونا ممکن است ما را بهسمت «بشریکردن» خطهای تولید حیاتی سوق دهد. کشوری ثروتمند با تعداد ابتلای اندک، باید متمایل باشد تجهیزات گرانبها را به کشوری فقیرتر با موارد ابتلای فراوان ارسال کند و این اعتماد را داشته باشد که اگر روزی خودش به کمک نیاز داشته باشد، کشورهای دیگر به یاری او خواهند شتافت.
در حوزهی اقتصادی نیز نیاز به همکاری جهانی بهشدت مهم است. ازآنجاکه اقتصاد و زنجیرههای تأمین منابع ماهیت جهانی دارد، اگر هر دولت فقط به حل مسائل خود بدون درنظرگرفتن سایرین بپردازد، پیامد آن آشوب و بحرانهای عمیقتر خواهد بود. هرچهسریعتر به برنامهی جهانی برای عملکردن نیاز داریم.
متأسفانه درحالحاضر کشورها بهندرت این کارها را انجام میدهند و رخوتی اجتماعی گریبان جامعهی جهانی را گرفته است. بهنظر میرسد در میان رهبران جهان، هیچ فرد بالغی وجود ندارد. هفتهها قبل انتظار برگزاری نشست اضطراری برای دستیابی به برنامهی عملیاتی مشترک انتظار میرفت؛ اما رهبران گروه هفت فقط به برگزاری کنفرانسی ویدئویی اکتفا کردند که آنهم نتیجهای نداشت.
بشر اکنون محکوم به انتخاب است. آیا تفرقهی جهانی شدت خواهد یافت یا بشر مسیر انسجام جهانی را انتخاب میکند؟ اگر تفرقه را انتخاب کنیم، نهتنها کنترل بحران کنونی سختتر و طولانیتر میشود؛ بلکه اتفافات بدتری نیز در آینده رخ خواهد داد. اگر انسجام جهانی را انتخاب کنیم، در مبارزه علیه ویروس کرونا پیروز میشویم. درحقیقت، این پیروزیای علیه تمامی بیماریهای مسری و بحرانیهایی است که ممکن است بشر را در قرن بیستویکم تهدید کند.
به نقل از zoomit.ir
برای دستیابی به کینک مطلب اینجا را کلیک کنید