در این دوره یعنی روزگار اوج تولیدات سینمایی و تلویزیونی، ظاهرا برای یافتن اثری که تاکنون آن را ندیده‌ایم، چندان به زحمت نمی‌افتیم. نه تنها آثار جدید بیش‌ از گذشته اکران می‌شوند، بلکه تماشای فیلم در اینترنت نیز به این معنی است که می‌توانیم از میان هزاران اثر یکی را برگزینیم بدون آن که حتی لازم باشد از روی مبلی که بر آن نشسته‌ایم بلند شویم. می‌توانیم هر شب اثری جدید ببینیم و باز هم فیلم‌های بسیاری می‌یابیم که آن‌ها را تماشا نکرده‌ایم. پرسش این‌جاست که پس چرا بسیاری‌ از ما تصمیم می‌گیریم همچنان فیلم‌هایی را که قبلاً یک بار، دو بار، یا ده‌ها بار دیده‌ایم باز هم ببینیم؟
هنگامی که “انتقام‌جویان: پایان بازی” اکران شد، یکی از طرفداران این سری فیلم‌ها با ۱۰۳ بار تماشای آن رکوردی از خود به جا گذاشت، اما خیلی زود رکورد او به دست کسی که ۱۱۶ بار به تماشای این فیلم رفت شکسته شد. در حالی که تماشای بیش از ۱۰۰ بار یک فیلم جدید در طی چند هفته، غیرمتعارف تلقی می‌شود، پرس‌وجویی سریع از دوستان و آشنایان نشان داد که تماشای مجدد فیلم‌هایی که دفعات بی‌شمار آن‌ها را دیده‌ایم، کاری معمول است. وبسایت داده‌پردازی “فایوثرتی‌ایت” در سال ۲۰۱۶، با نظرسنجی از ۱۱۶۹ نفر فهرستی از ۲۵ فیلم که بیش‌تر از همه بازتماشا می‌شوند تهیه کرد که جنگ‌های ستارگان، جادوگر شهر اُز و آوای موسیقی در صدر آن قرار گرفتند.
هر یک از ما به آسانی می‌توانیم فیلم‌هایی را که دوست داریم بارها و بارها ببینیم و نام ببریم، اما به روشنی نمی‌توانیم توضیح دهیم که دقیقاً چرا باز هم به تماشای آن‌ها می‌نشینیم. البته آشکار است که این آثار را دوست داریم و فکر می‌کنیم که سزاوار توجه ویژه‌مان به شمار می‌آیند. صفحه فرهنگ وبسایت بی‌بی‌سی از اعضای باشگاه فیلم خود در فیسبوک خواست که فیلم‌هایی را که دوست دارند بارها تماشا کنند برگزینند.یکی از انتخاب‌ها بازگشت به آینده بود، زیرا به گفته یکی از اعضا “فیلمی کمابیش عالی با فیلمنامه‌ای بی‌نقص، اجرای محشر و کارگردانی فوق‌العاده است که حتی یک صحنه اضافی هم ندارد همه توافق داشتند که آثاری که اغلب در فهرست بهترین‌ها قرار می‌گیرند از جمله فیلم‌هایی به شمار می‌آیند که بسیاری دوست دارند بارها آن‌ها را ببینند.
یکی از کاربران گفت: “برخی فیلم‌ها درست همان چیزی هستند که من با صفت”‘بی‌نقص” می‌کنم. آن‌ها منحنی داستانی کاملی د‌ارند، از بازیگران خوبی بهره می‌برند و داستان‌هایی بی‌تکلف روایت می‌کنند که شما می‌توانید در هر جایی از فیلم تماشای آن را متوقف کنید و باز از سر بگیرید. این فیلم‌ها باورپذیرند و به راحتی می‌توان غرق تماشای آن‌ها شد. آثاری از این دست را می‌توان هم‌ارز و معادل سینمایی غذاهایی به شمار آورد که خوردن‌شان به ما آرامش می‌دهد. ما سروقت فیلم‌ها می‌رویم، همچنان که گاهی به غذاهایی که آرام‌مان می‌کنند پناه می‌بریم. بنابراین در نظر من آثاری مانند یک شب به‌یادماندنی و غرق‌شدن کشتی بیسمارک فیلم‌هایی کلاسیک محسوب می‌شوند.” با این اوصاف منطقی است که بخواهیم فیلم‌هایی از این دست را بارها ببینیم و به ظرایفی که از نظرمان دور مانده توجه کنیم.
البته شرح بالا شاید به کار توضیح تماشای دو، سه یا چهارباره یک فیلم بیاید، اما چرا حتی وقتی همه جزییات و چرخش‌های داستانی فیلمی را از حفظ هستیم، و در حالی که آثار بسیاری را هنوز ندیده‌ایم، باز هم به سراغ همان فیلم‌ پیشین می‌رویم؟ و گذشته از همه این‌ها، آیا نمی‌توان این بازدیدن را همچون گوش‌کردن مکرر به آهنگ محبوب‌مان تلقی کنیم؟یک توضیح البته این است که با تماشای چیزی که پیش‌تر با آن آشنا بوده‌ایم انرژی ذهنی کم‌تری مصرف می‌کنیم. دیگر لازم نیست بر آن‌چه اتفاق می‌افتد متمرکز باشیم، زیرا از پیش می‌دانیم چه رخ خواهد داد. فقط کافی است با ذهنی خاموش بنشینیم و تماشا کنیم؛ به قول معروف انرژی کم‌تر، آرامش بیش‌تر. هنگامی که با انتخاب‌های بسیار زیاد روبه‌رو می‌شویم ، گاهی آسان‌تر آن است که سر وقت فیلمی برویم که می‌شناسیم و ناامیدمان نمی کند- احساسی که بسیاری از اوقات هنگام جست‌وجوهای طولانی در میان گزینه‌های بی‌پایان تجربه می‌کنیم.
پدیده‌‌ای روان‌شناختی که اثر “مواجهه محض” نامیده می‌شود نیز می‌تواند در این میان نقشی بر عهده داشته باشد. براین ‌اساس فرد چیزی را به سبب عناصر آشنایی که دارد مرجح می‌دارد. بنابراین هر چه فیلمی را بیش‌تر تماشا کند ، بیش‌تر می‌خواهد باز هم آن را ببیند. تماشای برخی فیلم‌ها معمولا به بخشی از سنن و عادات بدل می‌شوند. برای بسیاری کریسمس هنگامی به طور رسمی آغاز می‌شود که فیلم اِلف یا درواقع عشق را تماشا کنند، و تماشای فیلم هالووین، در شب هالووین، ما را وادار می‌کند که هراس‌هایی که دوست داریم را باز تجربه کنیم.
پژوهشی در دانشگاه آریزونا، درباره مفهوم “بازمصرف”، در سال ۲۰۱۲، نشان داد که بازتماشای فیلم‌ها همچنین ممکن است ما را از چگونگی بزرگ‌شدن‌مان آگاه کند. انگار بازدیدن این فیلم‌ها خط‌کشی است که به صورت ناخودآگاه ما را از میزان تغییرات زندگی‌ مطلع می‌سازد.شاید یکی از مهم‌ترین دلایل بازتماشای فیلم‌ها دلتنگی است، دلتنگی نه تنها برای دوره‌ای در تاریخ، بلکه برای مقطعی از زندگی‌مان. کلی راتلج، استاد روان‌شناسی می‌گوید که این غریزه‌ای طبیعی است: “ما دوست داریم با محتواهای جدید مواجه شویم و تجربیات تازه‌ای از سر بگذرانیم.، اما بخشی از روان‌شناسی انسان هم این است که می‌خواهد احساس پیوستگی کند و با جایی که از آن آمده‌ در پیوند باشد. همه ما تجربیات فرهنگی و شخصی مشخصی داریم که دوست داریم به آن‌ها بازگردیم و در گذر زمان از آن‌ها به مثابه تکیه‌گاه و لنگر استفاده کنیم.”افزون‌براین تصادفی نیست که فیلم‌هایی که بیش‌تر آن‌ها را دیده‌ایم، آثاری هستند که برای نخستین‌بار در جوانی آن‌ها را کشف کرده‌ایم به نظر می‌رسد که شکل‌گیری هویت در سال‌های نوجوانی از این نظر بر آدمی تأثیر خاصی می‌گذارد. دوره‌ای که فرد همچون موجودی جدید ظاهر می‌شود و انگار با زبان حال می‌گوید: من دیگر کودک خانواده نیستم، بلکه فردی منحصر‌به فرد محسوب می‌شوم که خود و علایقم را می شناسم. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که حالات عاطفی خاصی ما را به سمت تجربه دلتنگی سوق می‌دهد. هنگامی که احساس غم، تنهایی، اضطراب یا عدم اطمینان داریم، می‌خواهیم چیزی به یادمان بیاورد که از کجا آمده‌ایم و یا که هستیم به همین دلیل است که بسیاری از ما فیلم‌هایی داریم که وقتی احساس دودلی، تشویش یا بیماری می‌کنیم، به آن‌ها پناه می‌بریم و با تماشای‌شان احساس آرامش می‌کنیم. آثاری که باز تماشا می‌کنیم، به نحوی صمیمانه و اعجاب‌انگیز به ما احساس تسکین می‌دهند؛ حتی اگر گاهی رنگی از مالیخولیا داشته باشند.
این پدیده ، توضیحی منطقی دارد. هنگامی که به دلیل مشکلی در جسم احساس اضطراب یا نگرانی دارید، می‌دانید که زمان آن نیست که از نظر بدنی دست به ریسک بزنید و خطر کنید. گرچه به طرزی بدیهی این موضوع بیش‌تر درباره جسم صدق می‌کند، اما هنگامی که از نظر عاطفی احساس ناامنی می‌کنیم نیز نیاز به چیزی داریم که به ما احساس امنیت ببخشد و البته قابل پیش‌بینی است که بدانیم چه چیز ما را آرام می‌کند.به این ترتیب کمی احساس دلتنگی یا نوستالژی مفید است: به نظر می‌رسد که این روشی طبیعی است که از طریق آن انسان احساس ثبات و امنیت می‌کند.

به تقل از بی بی سی فارسی

برای دستیابی به لینک اصلی خبر اینجا را کلیک کنید