سلبریتیها و رسانهها در دنیای امروز نسبت پیچیدهای پیدا کردهاند، به طوری که گاهی مشخص نیست کدام در خدمت دیگری است و درست کدام است؟ نسبت سلبریتی با رسانههای نوین و ذائقه انسان امروز چیست؟ سلبریتی در چه بستری رشد میکند؟ چرا ذائقه انسان امروز با گذشته نه چندان دورش شباهتی ندارد. چرا ابتذال کلیک میخورد و طرفدار دارد؟ همه اینها سوالاتی است که در همزمانی اتفاقات مختلف در رسانههای نوین مطرح میشود. وقتی کلیکها به سمت ابتذال حرکت میکنند. سلبریتیهای مبتذل رکورد کلیکها و کامنتها را جا به جا میکنند. چهرههای عجیب با ظواهر عجیب پرطرفدار میشوند و خبر دستگیریشان گاهی به جای انزجار آنها را پرطرفدارتر میکند، این سوال پیش میآید که انسان گذشته که زیبایی و اخلاق را ستایش میکرد چه روندی را طی کرده است که امروز برای ابتذال کف میزند؟ نقش رسانههای نوین در این میان چیست؟
ریشههایی از سلبریتی بودن را نه با خود این کلمه بلکه با کلمات دیگر میتوان در تاریخ پیدا کرد. به طور مثال مشاهیر را میتوان در روزنامهها و ژورنالهای قدیم یافت. آن مشاهیر به لحاظ تاثیرگذاری اجتماعی ابتدا باید واجد خصلتهای مهمی میبودند و بعد رسانه این خصلتها را برجسته میکرد. کسی که به طور طبیعی به شهرت میرسد معمولاً در «حال» نیست. بلکه یک مسیر و فرآیندی را طی کردهاست و به مقداری از شهرت رسیدهاست و باقی را رسانهها بر اساس مناسبات قدرت انتخاب و برایشان انجام میدهند. درفضای مدرنیته متأخر، رسانههای زیاد، با فرمهای رسانهای مختلف وارد منازل و تصویریتر میشوند، فرهنگ انسان قرن بیستمی کاملاً بصری است. هیچگاه فهم و دستگاه ادراکی انسان به مانند امروز بصری نبوده است. با این اتفاق فرآیند مشهور شدن هم بصری میشود. سلبریتیهای جدید حتی با سوپراستارهای ورزش و سینما هم متفاوتند. با سلبریتیهایی طرف هستیم که نیاز نیست هنر خاصی داشته باشند یا چیز خاصی بدانند بلکه باید بدانند چطور توی چشم باشند و روانشناسی را به طور غریزی بدانند و بتوانند آن را اعمال کنند. این دقیقاً همین نوع سلبریتیهایی ایست که در زمانه ما زندگی میکنند، در شبکه های اجتماعی وجود دارند و ما با آنها طرف هستیم
همه عوامل دخیلی که شرایط رسانههای امروزی را به وجود آوردند، ما را به ناچار در این موقعیت قرار دادند شما میتوانید اینترنت همراهتان را برای مدتی خاموش کنید و نداشته باشید اما بعد از یک ساعت برای انجام کارهای بانکیتان باید دوباره آن را روشن کنید. آن وقت اگر پیام دوستتان را در یک شبکه اجتماعی که در آن عضو هستید جواب ندهید، از شما دلگیر خواهد شد. شما اختیارش را دارید که در روستایی به صورت کاملا طبیعی زندگی کنید. اما دیگر نمیتوانید بگویید من در این جهان زندگی میکنم. کسی که در این جهان زندگی میکند ناگزیر است که با اینترنت زندگی کند و اقتضائاتش را بداند و سلبریتی دقیقا در این فضاست که جا پیدا میکند. عدهای در آن، دست به کارهای عجیب و بعضا غیراخلاقی میزنند ، این گونه از سلبریتیها در همه کشور ها وجود دارند. ویژگیهایی که این نوع سلبریتیها دارند این است که فاصلهای که بین سلبریتی و هوادار وجود دارد کم است. حال به مرحله ظهور سلبریتیهایی رسیدهایم که برای اینکه تمایزشان را با پیش از خودشان نشان بدهند باهر ترفندی ظاهر میشوند. او تابوها را شکسته است، هیچ خطقرمزی ندارد و بشر امروز خواهان سلبریتی است که دقیقا هیچ چیزی را نپذیرد و پایبند چیزی نباشد.
امروز آن روحی که باید انسانها را به هم پیوند دهد وجود ندارد.آن چیزی که در عالم انسانی ما باید وجود داشته باشد، معانی است که ما با آن درگیرشده و از طریقشان تمدنمان را میسازیم. اتفاقات از دل یک مجموعه واکنشها خلق میشوند. اجزای مختلف ادراکی انسان باهم کار میکند و همه آنها طفیلی تفکر انسان و تفکر انسان طفیلی چیزی است که از وجود به او قسمت میشود و قسمت انسان عامی امروز چیزی نیست جز یک انسان محوری فردگرایانه و متلاشی شده و معناستیزانه . پس عجیب نیست که او به چیزهایی گرایش دارد که فاخر نیست و شاید حتی نشود به او خرده گرفت. مردم تابع اقتضائات زندگی خودشان جلو میروند و کاری به دیگران ندارند.